۱۲/۲۷/۱۳۸۸

الف 467

معصوم
حوریه رحمانیان
30 بهمن ماه 88
من اینجایم
کنار باجه‌ی تنها
مانتویم رنگ خون است
سرمه‌ی چشمانم ریخته از وزش اشک
گریخته‌ام از خانه
پوست انداخته‌ام
در خانه دختری بود
که دامن پاره‌ی عروسکش را
با خشم می‌دوخت
در خانه پوست انداختم
بوی دندان گرگ می‌داد شب هراس
و من از بستری
آویختم به دار خواهشی
من اینجایم
کنار باجه‌ی تنها
مانتویم رنگ خون است
دستهایم را میتکانم
می ایستی
کنار باجه‌ی تنها
چشمهایم نیاموخته چانه زدن را
با تو میرود تا هرجا
با تو هست هر چه بگویی چشم
پس از نبرد برابر!
تو می گذری بی پس نگاهی
و من می‌مانم دوباره کنار باجه‌ی تنها
نخی میگیرانم
پروانه‌ای ست در من که با هیچ دودی خفه نمی‌شود.

سه طرح
فاطمه آبازیان

طرح 1
حال توپی دارم
گل که بشوم
بغلم میکنی
می‌بوسی‌ام

طرح 2
من من من
تو تو تو
همین!

طرح 3
ستاره می‌آید
خورشید می‌رود
و برعکس
- زندگی –


زن از دید یک زن
ابوالحسن‌ حسینی
- شركت…….؟
- بله بفرماييد.
- مي‌تونم با مهندس …… صحبت كنم؟
- شما؟
- من يك زنم. نيازي به معرفي نيست.
- ببخشيد كه نشناختم!… گوشي…

یا کریم اهل بیت
مصطفی کارگر
24بهمن‌ماه 88

ای همه دار و ندارم یا حسن
سر به پایت می گذارم یا حسن

تو کریم اهل بیتی ای امام
من گدایی بی قرارم یا حسن

با ثناخوانی نامت داده ای
آبروی روزگارم یا حسن

دوست دارم «شاعر درگاه عشق»
حک شود روی مزارم یا حسن

تا قیامت سفره دار رحمتی
من هم از آن وامدارم یا حسن

واقف ام بر مهربانی های تو
ای تمام اعتبارم یا حسن

در گلستان مدینه، شهر نور
تو گلی من مثل خارم یا حسن

هر که هستم هر چه هستم تا ابد
من شما را دوست دارم یا حسن

راه
مصطفی کارگر
«19 بهمن‌ماه 88»
جایی که خورشید را
می دزدند
اهدنا الصراط المستقیم



هفته‌های کتاب22
راز فال ورق
یوستین گوردر
معلم فلسفه و نویسنده نوروژی
تولد:8 اوت 1952
آثار:
دنیای سوفی
راز فال ورق
دختر پرتقالی
قلعه قورباغه‌ها
راز کریسمس

از متن: « راز فال ورق »
توجه به این موضوع که انسانها کی هستند و از کجا می آیند سرگرمی
روح است. مشکل این است که ما در این بازی تنها هستیم.
تعداد ما یعنی کسانی که خودمان را به این گونه سرگرمیها مشغول کرده‌ایم آن قدر کم است که هنوز نتوانسته‌ایم حتی اتحادیه‌ای تشکیل بدهیم!

برگرفته از وبلاگ «پرتقال خونی»:
«راز فال ورق» داستان اعجاب انگیز سفر پسری به نام هانس توماس است که به همراه پدرش از نروژ به طرف یونان می‌روند تا مادر پسرک را که سالها پیش آن دو را ترک کرده و به آتن رفته، به خانه باز گردانند. داستان از قول هانس توماس روایت می‌شود. در ابتدای سفر آنها به دهکده کوچکی می‌رسند و در آنجا هانس توماس نانوای پیری را ملاقات می‌کند که به او تعدادی نان شیرمال می‌دهد. وقتی هانس توماس می‌خواهد بزرگترین نان شیرمال را بخورد متوجه می‌شود که کتاب کوچکی درون نان شیرمال مخفی شده، هانس توماس این کتاب را که با حروف بسیار ریز نوشته شده با استفاده از ذره بینی که چندی پیش کوتوله‌ای به او هدیه داده می‌خواند و تقریبا نیمی از داستان به شرح وقایعی که این کتاب آن را روایت می‌کند اختصاص دارد.
هانس توماس در طول سفر و در موقعیت‌های گوناگون این کتاب را می‌خواند و متوجه می‌شود که داستانی که در کتاب روایت می‌شود به طرزی مرموز با داستان زندگی او، پدرش و احتمالا پدربزرگش در ارتباط است. کتاب نان شیرمال داستانی اسرار آمیز از زندگی ملوان کشتی غرق شده‌ای که به جزیره‌ای اعجاب انگیز پا گذاشته است را روایت می‌کند. در جزیره 52 کوتوله که هر کدام نماد یکی از خال‌های ورق بازی هستند به علاوه یک ژوکر و یک پیرمرد زندگی می‌کنند. در ادامه درمی‌یابیم که پیرمرد خود خالق اصلی کوتوله‌هاست اما از بین تمامی کوتوله‌ها فقط یک نفر می‌تواند فکر کند و آن یکی هم ژوکر است!
ژوکر نمادی از فیلسوفان دنیای ماست، معدود انسان‌هایی که از زندگی خود و جهان اطراف خود متحیرند و در تلاشند تا این حیرت را برای دیگران بازگو کنند. «راز فال ورق» مانند تمامی آثار یوستین گاردر مضمونی فلسفی دارد و در تلاش است تا انسانها را از خواب غفلتی که در آن فرو رفته‌اند بیدار کند. در طول کتاب بارها این سوال مطرح می‌شود که چرا انسان‌ها از زندگی اعجاب‌انگیز خود در تعجب نیستند؟ چرا جهان هستی با این همه شگفتی و رمز و راز برای ما انسان ها به عادتی روزمره تبدیل شده؟ و اینکه چه کسی در این دنیا نقش ژوکر را بازی می‌کند؟ در کتاب نان شیرمالی ارتباط هنرمندانه‌ای بین ورق‌های پاسور و روزهای سال شکل داده می‌شود که به شرح زیر است:
"هر سال ۵۲ هفته دارد و هر هفته ۷ روز. هفت ضرب در ۵۲ می شود ۳۶۴. اما سال ۳۶۵ روز دارد. آن روز اضافی روز ژوکر است. هر دست ورق هم ۵۲ برگ است. اگر شماره‌های ورق‌های يک خال را از تک تا ۱۰ جمع بزنيم و به سرباز و بی بی و شاه هم از ۱۱ تا ۱۳ عدد بدهيم و آن ها را هم اضافه کنيم حاصل جمع می شود ۹۱. در يک دست ورق ۴ خال داريم. پس ۴ ضرب در ۹۱ می شود ۳۶۴. يک روز کم می آيد. آن روز روز ژوکر است. اما بعضی سال‌ها دو روز اضافه دارند. در هر ۴ سال يک سال ۳۶۶ روزه داريم. به آن سال می‌گويند سال کبيسه. سال کبيسه دو روز ژوکر دارد. هم چنان که بعضی ورق‌ها دو ژوکر دارند. اگر هر دور گردش ماه به دور زمين ۲۸ روز طول بکشد هر سال ۱۳ ماه و يک روز می‌شود ( از تقسيم ۳۶۵ بر ۲۸ نتيجه ۱۳ و باقی مانده‌ی يک به دست می‌آيد ) البته معلوم است که آن يک روز چه روزی است: روز ژوکر! ولی نکته‌ی جالب اين است که در هر دست ورق ۴ خال وجود دارد (خشت و دل و خاج و پيک) يعنی به تعداد فصل‌های سال. و از هر خال هم ۱۳ ورق وجود دارد يعنی به تعدا ماه های سال!"

برگرفته از «دانش‌نامه‌ی علمی-تخیلی و فانتزی» :
راز فال ورق نوشته‌ی یاستین گاردر نویسنده‌ی نوروژی است که به خاطر کتابِ دیگرش دنیای سوفی شهرتی جهانی دارد. اگرچه هم دنیای سوفی و هم راز فال ورق به لحاظ عناصرِ داستانی و درون‌مایه، تا حدی نزدیک به سبک فانتزی هستند، اما مضمونِ اصلیِ هر دو کتاب، فلسفی است. دنیای سوفی به شکلی خیلی واضح‌تر به فلسفه می‌پردازد و در واقع تاریخ فلسفه به طور خلاصه و ساده است. اما راز فال ورق، خیلی داستانی‌تر و روان‌تر از قبلی است و نویسنده در قالبِ یک داستان فانتزی عقیده‌ی فلسفی مذهبیِ خاص خود که در دیگر آثارش هم آشکارا به آن پرداخته، بیان می‌کند. دیگر آثار گوردر نظیر قلعه‌ی قورباغه‌ها، راز تولد، سلام کسی آن‌جا هست و...به سبکی ساده‌تر و روان‌تر و در واقع برای خواننده‌گان جوان‌تر نوشته شده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: