۸/۰۲/۱۳۸۸

الف 439

شوخي رنگين‌‌‌‌‌‌‌كمان
فاطمه یوسفی

شوخي رنگين‌‌‌‌‌‌‌كمان كه تفسير نمي‌خواهد
مثل قهقه‌ي ابر‌هاي سياه
جدي نگير
وقتي همه چتر‌ها سوراخ‌اند
مي‌بيني
جاي پايت در برف‌ها ديدني‌ترند
تصويرمان را نمي‌توانند در چهارچوب سنگي حبس كند
وقتي حتي به روي آدمك‌هاي سنگي هم، مي‌خنديم
جدي نگير
اين جا غروب حق است براي خورشيد

رمضانیه
مصطفی کارگر «1 شهریور ماه 1388»

رمضان آمده آهنگ سحر ساز کنید
با مناجات و غزل بر دو جهان ناز کنید

دستها را برسانید به معراج دعا
تا خدا با نفسی سوخته پرواز کنید

کاش یک گوشه‌ی خلوت به زمین هدیه شود
سفری با دلی افروخته آغاز کنید

بندگی راه قشنگی ست که مستان دانند
مستی آموخته و بندگی ابراز کنید

گوهر اشک به هر خون دلی می‌ارزد
همه دم با غم باران زده اعجاز کنید

کار ما نیست قدم در قفس خاک زدن
پر و بالی زده و پنجره را باز کنید

فرصتی نیست که یک عمر معطل باشیم
ماه عشق است در این مرحله ایجاز کنید

هیچ نظری موجود نیست: