تگرگ مجنون
زهرا ناصري
هوا تاريك شده بود، طوفان عجيبي ميآمد و باران ميباريد و خود را به اينسو و آن سوي كوه ميزد و لرزش عجيبي در زمين رخ داد و پي درپي تگرگ ميآمد. هوا به شدت سرد شده بود و مژدهي آمدن برف ميداد، تا اين كه برف باريد و همهجا نوحهسرايي سرداد و آسمان رخت آفتابي خود را بسته بود و جايش را به رعد و برق داده بود و تگرگ مجنون با رعدوبرق خود را هماهنگ كرده بود و آن روز براي من حكايتي شده بود. از خانهي دايي كه بيرون آمدم عمو را ديدم كه سوار ماشينش بود و از سر كار برميگشت تا مرا ديد عجولانه از ماشين پياده شد و به طرف من آمد و بعد از سلام و احوالپرسي به من گفت بيا سوار ماشين شو تا بيشتر خيس نشدهاي من هم پيشنهاد او را پذيرفتم و سوار ماشين شدم از عمو كه به سرعت رانندگي ميكرد پرسيدم چرا اينقدر با سرعت رانندگي ميكني؟ او در جواب به من گفت: چون تگرگ مجنون ميبارد.
خودم را پوشاندهام
حبيبه بخشي 9/7/88
چشم به راه
خودم را پوشاندهام
تابستان در راه است
و من منتظر
تا ردپايي مرا دنبال كند
و صداي دلم را بشنود
هوس كردهام
سيب بدهم
به تو
به تو نيازمندم
به لبخندت
به دستهايت
كه به من نزديك شوي
و سير نگاهم كني
و بعد، تكيه بدهي
در زير سايهام
دوست دارم
شاعرانه
دوستم داشته باشي
هوس كردهام
سيب بدهم
و سرخي لبهايت را
با شيريني وجودم
احساس كنم
پاييز ميآيد
و من همچنان
چشم به راهم
دو غزل از محمد بلندگرامی
غزل 1
کیست آن کس که چو من با دل دلداری کند
بر جای بدنامی چو من یک عمر شیدایی کند
اول با جام می حاجت دهد از دست وی
وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
مرحم زند بر زخم من آگه شود از کار من
همچون طبیب دردمند از من پرستاری کند
دستی کشد روی سرم آغوش کشد جان و تنم
آبی زند بر پیکرم با من مهربانی کند
آتش گرفته دامنام سوخت هم بال و پرم
همدم شود در بیکسی با من غمخواری کند
هجران کشیدم من از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان شد از او با من همیاری کند
دلبر شده مشتاق او حیران شده از کار او
چون بلبلی از شوق گل مست غزلخوانی کند
دلبرستان جان مرا آتش گرفته هر دو را
پروانهوار بر گرد شمع باشد جانفشانی کند
اول رسد از او پیام گیرم از او یک دو کام
زنده شوم از وصل او گر سازگاری کند
ای عاشق دلسوخته آتش به جان افروخته
کو نازنینی باوفا شب زندهداری کند
غزل 2
آنقدر با غم در آمیختم تا سوختم چو شمع
با تو ای آرام محبوب خوبانم چو شمع
گشتهام مست و خراب از دو چشم نرگسات
آتش افروخت به جانم سوزانم چو شمع
شادمانام کن شبی از وصل خویش ای مهربان
تا منور گردد از دیدارت آشیانم چو شمع
داغ حسرت در دلم آنچنان افسردهام
از سر شب تا سحر سر در گریبانام چو شمع
خو گرفتم با غم خود نیست ما را آشنا
در وفایت روز و شب دیده گریانم چون شمع
سالها رنج جدایی من کشیدم از فراق
سرد مهری بین رفیقان جان گدازم چو شمع
جان شیرینام فنا گشت هرگز ندیدم روی او
در خیالات نازنین جان فشانم چو شمع
داغ هجران از غمت خانه کرد در دلم
صبر من لبریز گشت یاران بیقرارم چو شمع
ک ت ا ب خ و ا ن ی م
انتخاب حدود 20 رمان از میان این همه رمان که خواندنشان واجب است کار سختی است. اینها پیشنهادات ما هستند که به فرمت Pdf تهیه شدهاند و در اختیارتان گذاشته میشوند. هر هفته اعضای انجمن و تمام کسانی که به خواندن رمان علاقه دارند، یکی از این رمانها را میخوانند و در جلسهی انجمن ادبی به بحث میگذارند.
برنامهی کتابخوانی از همین هفته شروع میشود. رمان کوتاه ماهی سیاه کوچولو نوشتهی صمد بهرنگی را تا هفتهی بعد بخوانید تا در جلسهی بعد انجمن ادبی دربارهاش صحبت کنیم. برنامهی چند هفتهی آینده به این ترتیب خواهد بود:
هفتهی اول: ماهی سیاه کوچولو / صمد بهرنگی
هفتهی دوم: شازده کوچولو / آنتوان دوسنت اگزوپری
هفتهی سوم: بوف کور / صادق هدایت
هفتهی چهارم: مسخ / کافکا
هفتهی پنجم: مدیر مدرسه / جلال آل احمد
هفتهی ششم: ناتور دشت / جی. دی. سلینجر
• شاید گفتن این نکته لازم باشد که ما رمان را برای این دوره اول کتابخوانی در نظر گرفتهایم. شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه و دیگر انواع ادبی را هم در دورههای بعد خواهیم خواند.
• دو برنامه هم در یک پوشه قرار داده شده است که با نصب آنها روی رایانهتان قادر به خواندن کتابها خواهید بود.
• دربارهی برنامهی خوانش رمانهای بعدی میتوانید پیشنهادهای خودتان را مطرح کنید. این لیستی از کتابهایی است که عرضه شده است:
رمانهای ایرانی:
ماهی سیاه کوچولو / صمد بهرنگی
شازده احتجاب / هوشنگ گلشیری
بوف كور / صادق هدايت
همسايه ها / احمد محمود
اسرار گنج دره جني / ابراهيم گلستان
مدير مدرسه / جلال آل احمد
ها کردن / سامان هوشمندزاده
بار دیگر شهری که دوست میداشتم / نادر ابراهیمی
سنگ صبور / صادق چوبک
شرق بنفشه / شهریار مندنیپور
چشمهایش / بزرگ علوی
همسایهها / احمد محمود
روی ماه خداوند را ببوس / مصطفی مستور
امیرارسلان نامدار / میرزا محمدعلی نقیبالممالک
سمک عیار / فرامرز بن خداداد
رمانهای خارجی:
بيگانه / آلبر کامو
مسخ / فرانتس کافکا
ناتور دشت / جی دی سالینجر
قلعه حیوانات (مزرعه حیوانات) / جرج اورول
میرا / کریستوفر فرانک
شازده کوچولو / آنتوان دوسنت اگزوپری
كوري / ژوزه ساراماگو
طغیان (نیکلاس نیکلبی) / چارلز دیکنز
موسیو ابراهیم و گلهای قرآن / اریک مانوئل اشمیت
تهوع / ژان پل سارتر
کیمیاگر / پائولو کوئلیو
سلاخخانهی شماره 5 / کورت وونهگات
راز فال ورق / یاستین گوردر
موشها و آدمها / جان اشتاینبک
درندهی باسکرویل / سر آرتور کونان دویل
زهرا ناصري
هوا تاريك شده بود، طوفان عجيبي ميآمد و باران ميباريد و خود را به اينسو و آن سوي كوه ميزد و لرزش عجيبي در زمين رخ داد و پي درپي تگرگ ميآمد. هوا به شدت سرد شده بود و مژدهي آمدن برف ميداد، تا اين كه برف باريد و همهجا نوحهسرايي سرداد و آسمان رخت آفتابي خود را بسته بود و جايش را به رعد و برق داده بود و تگرگ مجنون با رعدوبرق خود را هماهنگ كرده بود و آن روز براي من حكايتي شده بود. از خانهي دايي كه بيرون آمدم عمو را ديدم كه سوار ماشينش بود و از سر كار برميگشت تا مرا ديد عجولانه از ماشين پياده شد و به طرف من آمد و بعد از سلام و احوالپرسي به من گفت بيا سوار ماشين شو تا بيشتر خيس نشدهاي من هم پيشنهاد او را پذيرفتم و سوار ماشين شدم از عمو كه به سرعت رانندگي ميكرد پرسيدم چرا اينقدر با سرعت رانندگي ميكني؟ او در جواب به من گفت: چون تگرگ مجنون ميبارد.
خودم را پوشاندهام
حبيبه بخشي 9/7/88
چشم به راه
خودم را پوشاندهام
تابستان در راه است
و من منتظر
تا ردپايي مرا دنبال كند
و صداي دلم را بشنود
هوس كردهام
سيب بدهم
به تو
به تو نيازمندم
به لبخندت
به دستهايت
كه به من نزديك شوي
و سير نگاهم كني
و بعد، تكيه بدهي
در زير سايهام
دوست دارم
شاعرانه
دوستم داشته باشي
هوس كردهام
سيب بدهم
و سرخي لبهايت را
با شيريني وجودم
احساس كنم
پاييز ميآيد
و من همچنان
چشم به راهم
دو غزل از محمد بلندگرامی
غزل 1
کیست آن کس که چو من با دل دلداری کند
بر جای بدنامی چو من یک عمر شیدایی کند
اول با جام می حاجت دهد از دست وی
وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
مرحم زند بر زخم من آگه شود از کار من
همچون طبیب دردمند از من پرستاری کند
دستی کشد روی سرم آغوش کشد جان و تنم
آبی زند بر پیکرم با من مهربانی کند
آتش گرفته دامنام سوخت هم بال و پرم
همدم شود در بیکسی با من غمخواری کند
هجران کشیدم من از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان شد از او با من همیاری کند
دلبر شده مشتاق او حیران شده از کار او
چون بلبلی از شوق گل مست غزلخوانی کند
دلبرستان جان مرا آتش گرفته هر دو را
پروانهوار بر گرد شمع باشد جانفشانی کند
اول رسد از او پیام گیرم از او یک دو کام
زنده شوم از وصل او گر سازگاری کند
ای عاشق دلسوخته آتش به جان افروخته
کو نازنینی باوفا شب زندهداری کند
غزل 2
آنقدر با غم در آمیختم تا سوختم چو شمع
با تو ای آرام محبوب خوبانم چو شمع
گشتهام مست و خراب از دو چشم نرگسات
آتش افروخت به جانم سوزانم چو شمع
شادمانام کن شبی از وصل خویش ای مهربان
تا منور گردد از دیدارت آشیانم چو شمع
داغ حسرت در دلم آنچنان افسردهام
از سر شب تا سحر سر در گریبانام چو شمع
خو گرفتم با غم خود نیست ما را آشنا
در وفایت روز و شب دیده گریانم چون شمع
سالها رنج جدایی من کشیدم از فراق
سرد مهری بین رفیقان جان گدازم چو شمع
جان شیرینام فنا گشت هرگز ندیدم روی او
در خیالات نازنین جان فشانم چو شمع
داغ هجران از غمت خانه کرد در دلم
صبر من لبریز گشت یاران بیقرارم چو شمع
ک ت ا ب خ و ا ن ی م
انتخاب حدود 20 رمان از میان این همه رمان که خواندنشان واجب است کار سختی است. اینها پیشنهادات ما هستند که به فرمت Pdf تهیه شدهاند و در اختیارتان گذاشته میشوند. هر هفته اعضای انجمن و تمام کسانی که به خواندن رمان علاقه دارند، یکی از این رمانها را میخوانند و در جلسهی انجمن ادبی به بحث میگذارند.
برنامهی کتابخوانی از همین هفته شروع میشود. رمان کوتاه ماهی سیاه کوچولو نوشتهی صمد بهرنگی را تا هفتهی بعد بخوانید تا در جلسهی بعد انجمن ادبی دربارهاش صحبت کنیم. برنامهی چند هفتهی آینده به این ترتیب خواهد بود:
هفتهی اول: ماهی سیاه کوچولو / صمد بهرنگی
هفتهی دوم: شازده کوچولو / آنتوان دوسنت اگزوپری
هفتهی سوم: بوف کور / صادق هدایت
هفتهی چهارم: مسخ / کافکا
هفتهی پنجم: مدیر مدرسه / جلال آل احمد
هفتهی ششم: ناتور دشت / جی. دی. سلینجر
• شاید گفتن این نکته لازم باشد که ما رمان را برای این دوره اول کتابخوانی در نظر گرفتهایم. شعر، داستان کوتاه، نمایشنامه و دیگر انواع ادبی را هم در دورههای بعد خواهیم خواند.
• دو برنامه هم در یک پوشه قرار داده شده است که با نصب آنها روی رایانهتان قادر به خواندن کتابها خواهید بود.
• دربارهی برنامهی خوانش رمانهای بعدی میتوانید پیشنهادهای خودتان را مطرح کنید. این لیستی از کتابهایی است که عرضه شده است:
رمانهای ایرانی:
ماهی سیاه کوچولو / صمد بهرنگی
شازده احتجاب / هوشنگ گلشیری
بوف كور / صادق هدايت
همسايه ها / احمد محمود
اسرار گنج دره جني / ابراهيم گلستان
مدير مدرسه / جلال آل احمد
ها کردن / سامان هوشمندزاده
بار دیگر شهری که دوست میداشتم / نادر ابراهیمی
سنگ صبور / صادق چوبک
شرق بنفشه / شهریار مندنیپور
چشمهایش / بزرگ علوی
همسایهها / احمد محمود
روی ماه خداوند را ببوس / مصطفی مستور
امیرارسلان نامدار / میرزا محمدعلی نقیبالممالک
سمک عیار / فرامرز بن خداداد
رمانهای خارجی:
بيگانه / آلبر کامو
مسخ / فرانتس کافکا
ناتور دشت / جی دی سالینجر
قلعه حیوانات (مزرعه حیوانات) / جرج اورول
میرا / کریستوفر فرانک
شازده کوچولو / آنتوان دوسنت اگزوپری
كوري / ژوزه ساراماگو
طغیان (نیکلاس نیکلبی) / چارلز دیکنز
موسیو ابراهیم و گلهای قرآن / اریک مانوئل اشمیت
تهوع / ژان پل سارتر
کیمیاگر / پائولو کوئلیو
سلاخخانهی شماره 5 / کورت وونهگات
راز فال ورق / یاستین گوردر
موشها و آدمها / جان اشتاینبک
درندهی باسکرویل / سر آرتور کونان دویل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر