پشت این دیوار
فاطمه یوسفی
برو
ديدني نيست
چشمهاي بستهام
ستارههاي سوخته
آفتاب نميخواهد
شنيدني است
لالايي عادت
كنار گهوارهي خاكستري ابرها
چقدر آرام
روي دستان عقربهها
قصهها خوابند
نردباني نيست، فراموش كن
پشت اين ديوار
گفتنيها سنگيناند
من نميترسم
تا خيالهايم زندانياند
برو
مددی یا الله
مصطفی کارگر 29/1/1386
تشنهی خندهی ماهم مددی یا الله
غیر تو هیچ نخواهم مددی یا الله
بعد عمری که دلم سوخته فریاد کنم
بندهای روی سیاهم مددی یا الله
پشتم از شعلهی عصیان شب و روز خمید
خسته از بار گناهم مددی یا الله
رحمت و بخشش و غفران تو اقیانوس است
من به درگاه تو کاهم مددی یا الله
آرزومند بهشتم ولی از غفلت ها
ساکن غربت چاهم مددی یا الله
تا سبک تر شود از روی دلم داغ عطش
بده در حنجره آهم مددی یا الله
جز در کوی تو هر در که زدم سود نکرد
سخت محتاج نگاهم مددی یا الله
از دوری تو
عبدالرضا آذرمینا
تا كي از دوریِ تو روی به میخانه كنم
سینه را پر ز شرر در غم جانانه کنم
در صفاي لب تو حور و ملك جا دارد
كي شود بر لب نشكفته تو خانه كنم
مستي چشم تو و آن دل شيدايي تو
چون كه آيد به نظر ناله دو چندانه كنم
زلف زر باف تو و سرو قد و خال لبت
كند از هوش مرا پاك وچو ديوانه كنم
گل اگر ناز تو بيند نكند روي عيان
من چو بلبل شوم و نغمه مستانه كنم
چون حلال شب عيدم خم ابروي تو شد
شمع محفل چو تويي عادت پروانه كنم
دو جهان يك طرف و شوق وصالت طرفي
وقتِ دیدار تو ترکِ می و پیمانه کنم
شیدای عالم
محمد بلندگرامی
گشتهام شیدای عالم از دو چشم مست او
میزند آتش به جانم آن خم ابروی او
جان شیرینام فنا گشت غمگسارم روز و شب
بیقرارم کی برآید کام من از وصل او
هر کسی باشد نگاری دلخوش است با یاد آن
من برآرم ناله و آه از دل از جور او
آنچنان آشفتهام از خویش نیست ما را آشنا
در شگفتام بهت و حیران گشتهام از کار او
روزها افسردهام سر در گریبانام مدام
شب چون نیلوفری پیچیدهام بر زلف او
روزگارم تیره گشت شام تارم دوزخ است
گشتهام شمع شبستان از غم بیداد او
جان فروزم روز و شب دامنام آتش گرفت
خانه را منور گردد از شور او
عزم آن دارم برآیم به دیدارش شبی
در سحر آشوب برآرم از خم گیسوی او
شهرهی شهر شدم کارم به رسوایی کشید
نوربارانام کند آن قامت رعنای او
هفتههای کتاب 1
• ماهی سیاه کوچولو
• صمد بهرنگی (۲ تیر ۱۳۱۸ ـ ۹ شهریور ۱۳۴۷) معروف به بهرنگ، داستاننویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی.
• داستان کودکان
• زمستان ۱۳۴۶
• کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷
• جایزه ۶ امین نمایشگاه کتاب کودک در بلون ایتالیا
• جایزه دوسالانه براتیسلاوای چکاسلواکی در سال ۱۹۶۹
فاطمه یوسفی
برو
ديدني نيست
چشمهاي بستهام
ستارههاي سوخته
آفتاب نميخواهد
شنيدني است
لالايي عادت
كنار گهوارهي خاكستري ابرها
چقدر آرام
روي دستان عقربهها
قصهها خوابند
نردباني نيست، فراموش كن
پشت اين ديوار
گفتنيها سنگيناند
من نميترسم
تا خيالهايم زندانياند
برو
مددی یا الله
مصطفی کارگر 29/1/1386
تشنهی خندهی ماهم مددی یا الله
غیر تو هیچ نخواهم مددی یا الله
بعد عمری که دلم سوخته فریاد کنم
بندهای روی سیاهم مددی یا الله
پشتم از شعلهی عصیان شب و روز خمید
خسته از بار گناهم مددی یا الله
رحمت و بخشش و غفران تو اقیانوس است
من به درگاه تو کاهم مددی یا الله
آرزومند بهشتم ولی از غفلت ها
ساکن غربت چاهم مددی یا الله
تا سبک تر شود از روی دلم داغ عطش
بده در حنجره آهم مددی یا الله
جز در کوی تو هر در که زدم سود نکرد
سخت محتاج نگاهم مددی یا الله
از دوری تو
عبدالرضا آذرمینا
تا كي از دوریِ تو روی به میخانه كنم
سینه را پر ز شرر در غم جانانه کنم
در صفاي لب تو حور و ملك جا دارد
كي شود بر لب نشكفته تو خانه كنم
مستي چشم تو و آن دل شيدايي تو
چون كه آيد به نظر ناله دو چندانه كنم
زلف زر باف تو و سرو قد و خال لبت
كند از هوش مرا پاك وچو ديوانه كنم
گل اگر ناز تو بيند نكند روي عيان
من چو بلبل شوم و نغمه مستانه كنم
چون حلال شب عيدم خم ابروي تو شد
شمع محفل چو تويي عادت پروانه كنم
دو جهان يك طرف و شوق وصالت طرفي
وقتِ دیدار تو ترکِ می و پیمانه کنم
شیدای عالم
محمد بلندگرامی
گشتهام شیدای عالم از دو چشم مست او
میزند آتش به جانم آن خم ابروی او
جان شیرینام فنا گشت غمگسارم روز و شب
بیقرارم کی برآید کام من از وصل او
هر کسی باشد نگاری دلخوش است با یاد آن
من برآرم ناله و آه از دل از جور او
آنچنان آشفتهام از خویش نیست ما را آشنا
در شگفتام بهت و حیران گشتهام از کار او
روزها افسردهام سر در گریبانام مدام
شب چون نیلوفری پیچیدهام بر زلف او
روزگارم تیره گشت شام تارم دوزخ است
گشتهام شمع شبستان از غم بیداد او
جان فروزم روز و شب دامنام آتش گرفت
خانه را منور گردد از شور او
عزم آن دارم برآیم به دیدارش شبی
در سحر آشوب برآرم از خم گیسوی او
شهرهی شهر شدم کارم به رسوایی کشید
نوربارانام کند آن قامت رعنای او
هفتههای کتاب 1
• ماهی سیاه کوچولو
• صمد بهرنگی (۲ تیر ۱۳۱۸ ـ ۹ شهریور ۱۳۴۷) معروف به بهرنگ، داستاننویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی.
• داستان کودکان
• زمستان ۱۳۴۶
• کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷
• جایزه ۶ امین نمایشگاه کتاب کودک در بلون ایتالیا
• جایزه دوسالانه براتیسلاوای چکاسلواکی در سال ۱۹۶۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر